Thursday, 9 July 2015

ايران- نظام ولایت در مقابله با نسل جوان در بن بست است


 نظام ولایت در مقابله با نسل جوان در بن بست است.
خیزشها و اعتراضات مردمی و به‌خصوص نسل جوان و عاصی، زنگ خطر «سقوط» را بیخ گوش نظام طنین‌انداز کرده است. تا جایی که سردمداران رژیم در نهایت عجز و درماندگی حتی در اتخاذ یک خط مشخص برای مسائلی پیش پا افتاده‌ای مثل «حضور زنان و دختران جوان در ورزشگاه» و «برگزاری کنسرتها» هم گیر کردند. دو روز پیش مولاوردی معاون آخوند روحانی در امور زنان، بعد از کلی کشمکش و جنگ و دعوای باندی، به ‌نمایشی بودن و فریبکارانه بودن دعاوی قبلی اعتراف اعلام کرد و گفت: «منظور ما هم از حضور زنان یک حضور بی‌قید و شرط در ورزشگاهها نبود و... دولت به احترام مراجع موضوع حضور زنان در ورزشگاهها را پیگیری نکرد!». یک نمونه دیگر از آشکار شدن فریبکاریهای شیادانه روحانی در دادن نمایش «گشایش»، موضوع برگزاری کنسرتها است. همزمان با پس گرفتن طرح ورود زنان به ورزشگاهها، سخنگوی وزارت ارشاد رژیم نیز در حالی که با عقب‌نشینی آشکار از وعده‌های سرخرمن در مورد اجرای کنسرتها، بر «نقش حساس نهادهای قضایی و انتظامی» تأکید کرد و گفت: «بدون هماهنگی» و اجازه آنها «امکان برگزاری یک برنامه هنری وجود ندارد!».
از این اعترافهای آشکار دو نتیجه مشخص می‌توان گرفت: اولاً ادعای دولت روحانی مبنی بر آزاد کردن ورود زنان به ورزشگاهها یا برگزاری کنسرتها، صرفاً یک اقدام نمایشی، در چهارچوب «قید و شرط» های سرکوبگرانه و تحت کنترل «نهادهای قضایی و انتظامی» و توجه به «نقش حساس» آنها بوده و نه طرحی که کمترین خدشه‌یی به مبانی زن‌ستیزانه نظام ولایت وارد کند. دوم این‌که رژیم آخوندی در امر سرکوب و زن‌ستیزی، حتی ظرفیت انجام همین مانورهای نمایشی محدود را هم ندارد. نمایشهایی که آخوند روحانی می‌خواست به‌عنوان یک تغییر برای طرف حسابهای خارجی خرج کند و به خیال خودش اندکی از انزوای بین‌المللی رژیم بکاهد.
به این ترتیب آشکار می‌شود که نظام ولایت در مقابله با نسل جوان در چه بن‌بستی قرار دارد.
سوال این است که چرا رژیمی که ظرفیت کوچکترین بازی و مانوری را در امر سرکوب ندارد، چنین ادعاهایی را مطرح می‌کند که یک قدم بعد در آن گیر کند؟ دلیل آن همان مسأله‌ای است که به آن بن‌بست سرکوب گفته می‌شود. از یک طرف برای مهار جامعه و نسل جوان و دادن نمایش پیش طرف حسابهای خارجیش، نیاز مبرم به فریبکاری و شیادی و جنگ روانی دارد و از طرف دیگر کوچکترین شکاف در سیاست سرکوب مطلق، برایش خطرناک است. نتیجه این وضعیت ناتوانی عملی از مهار جوانان به‌رغم تشدید سرکوب است. واقعیتی که در گسترش مداوم رویارویی‌های جوانان با مأموران سرکوبگر در همین شرایط سرکوب مطلق خودش را نشان می‌دهد.

0 comments:

Post a Comment