اين روزها داريم به 30 مهر نزديك ميشيم ،روز معرفی خانم مریم رجوي بهعنوان رئیسجمهور برگزیده مقاومت
نگاهی به کارنامه سالیان گذشته، نشون میده که انتخاب خانم مریم رجوی بهعنوان رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، انتخابی فقط برای اون مقطع یا انتخابی تنها برای فردای بعد از سرنگونی و دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران نبود؛ بلکه انتخابی برای امروز هم بود. برای پیشبرد مقاومت و محقق کردن امر سرنگونی استبداد پلید ولایتفقیه. در عینحال، این اندیشه، مواضع، دیدگاهها و برنامهها، رنگی از آینده نیز دارند. رنگی از فردا! فردایی روشن!
باید اذعان کنم. ویژگی انساندوستی، در خانم مريم رجوی، قبل از آنکه یک خصلت باشه، از باورهای عمیق و عشق عظیم او به انسان میجوشه، هميشه براي خود من سوال بود كه چه عنصری سبب جذب طیف وسیعی از انسانهای آزادیخواه کشورهای مختلف با طرز تفکرهای گوناگون به سمت مقاومت میشه؟
پاسخ یک کلام بیش نیست. عشق!
در نقطه عشق، انسانها با هم یکی هستند. عشق، رنگ پوست، زن و مرد، کوچک و بزرگ، ایرانی، عراقی و اروپایی نمیشناسه. مردم در نگاه خانم مریم رجوی، جز عشقی عظیم به انسان و زیباییها و ارزشهای آن نمیبینند و همین جذبشان ميكنه .عشق، چیزی هست که دشمن ما سر سوزنی از اون بو نبرده. اگر درست است و بهحق که هر چیزی را باید از ضد آن شناخت، باید گفت، خمینی و شجره خبیثه او، برای ملت و تاریخ ایران و همينطور تاریخ بشریت، چیزی بجز یک کابوس هولناک نبوده. اگر تمام اندیشه او را - بدون در نظر گرفتن واژههای با ادا و اطوارهای عوامفریبانه و همينطور رنگ و لعابهای تبلیغاتی و در یک کلمه دجالیت - کنار بگذاریم، اندیشه و عملکرد او و رژیمش، درست نقطه مقابل اندیشه و عملکرد خانم مریم رجوی بوده و هست.
هميشه با خودم فكر ميكنم در کدام آیین، انسانی رو تا سینه یا گردن در خاک فرو میکنند و با سنگ پارههای نوک تیز - زنده زنده- قطعه قطعه میکنند؟ چه کسی از شکنجه کردن انسانی دیگر لذت میبرد کجای اسلام و قرآن این را نوشته؟ آیا اینها کار انسان است؟ یا دیوها و دایناسورهایی که برای ادامه بقا و رد گمکردن به هیأت و لباس انسان درآمدهاند؟
فاجعه اینجاست که آخوندها گنداب با ذهنیتهای خود ساخته خود را به دین خدا و سمبل والای آن، حبیب خدا نسبت میدهند.آخوندهای خمینی چي، زن را مایه سرشکستگی و اسباب شرم میدانند و وجود او را مرادف با گناه به حساب میآورند، در نقطه مقابل اين زنستیزیها و شقاوتها، چه بهجا و شایسته که مجاهدین - با راهبری مسعود رجوی -به خانم مریم رجوی رسیدند،خانم مریم رجوی نمونهیی از اندیشه زیبای رهاییبخش خود شون رو در جامعه نمونه و مدینه فاضلهاش، بهنام اشرف و بعد لیبرتی تحقق بخشیده ،جریانی از تداوم هست؛ اجتماعی از تکثیر. هرکس باید با چشم خودش ببیند؛ تا باور کنه،در اینجا، شما جامعهیی را میبینید که بر اساس عشق - و نه مرزبندی جنسی- بنا شده است. زن در این جامعه نه مظهر ضعیفگی و انفعال که سرچشمه توانمندی، صلابت، دلسوزی مادرانه، سختکوشی ومسئوليت پذيري بي چشم داشت و فداست. در آن سو، در نگاه مردان مجاهد نیز، عنصر توحش و مردسالاری دیده نمیشود ؛ جای آن، آرامش، ایمان، اعتماد، محبت و نوعي دوستی به چشم میخوره با انرژي هاي آزاد شده بي كران براي برداشتن هر مسئوليتي براي مردم .در وجود انسان بیکرانی از انرژی نهفته است که اگر یک گرم آن منفجر شود همه چيز را در خواهد نوردید.با این استنباط، قدرت و صلابت مقاومت و مجاهدین همينطور در عشق است، خانم مریم رجوی با اکسیر عشق، دلها را فتح کرده و خواهد کرد. این برای آینده ایران همه چیز است ؛ بدون این عشق، نه سرنگونی متصور است ؛ نه آزادی و نه آبادانی و شکوفایی همه جانبه هنری و فرهنگی
هرچه بگوييم باز كم است بايد ديد تا بيشتر باور كرد و به يقين رسيد ولي تا همين حد ما در كمپينمان براي اين روز بزرگ مي خواهيم اقداماتي تدارك ببينيم ، اگر موافق هستيد خوشحال مي شويم كه شما هم در كمپين ما شركت كنيد
موفق و پيروز باشيد
0 comments:
Post a Comment