رفسنجانی، رویارویی ریشهیی با خامنهای در آستانه خبرگان
اگر اخبار درون رژیم طی یک هفته را از نظر بگذرانیم نتیجهیی جز سردرگمی و ابهام نخواهد داشت. از مجلس ارتجاع تا آنچه در درون کابینه رژیم میگذرد یا موضعگیریهای مختلف در قضاییه آخوندی و آنچه تلویزیون رژیم و روزنامههای حکومتی را پر کرده است. انواع کشمکشها بر سر بحرانهای متعدد. اما اگر با نگاهی عمیقتر و متکی بر شناخت نظام ولایتفقیه نگاه کنیم درک آنچه در درون رژیم میگذرد سادهتر میشود. در یک کلام همه کشمکشها و کنش و واکنشها در رویارویی میان دو قطب نظام آخوندی خلاصه میشود: رفسنجانی و خامنهای. یکی ولیفقیه نظام و دارای قدرت اصلی و رسمی در رژیم است و دیگری «استوانه نظام» و پدرخوانده بخشهایی از رژیم. قدرت رسمی او زیاد نیست اما بهعنوان پدرخوانده، بخشی از رژیم را در دست دارد.
گفتیم همه کشمکشها و بحرانها در همین رویارویی ظاهر میشود به همین دلیل اگر به حرفهای رفسنجانی که در ماههای اخیر هفتهیی چند بار به صحنه میآید دقت کنیم آثار همین جنگ همهجانبه در آنها پیداست. اظهارات روز 22آذر او که در قالب یک مصاحبه منتشر شد آینهیی از همین وضعیت است. او در این صحبتها به شکل حساب شده و با بکارگیری حربه دجالیت (این بار علیه دجال بزرگ دیگر نظام یعنی خامنهای) زیرآب رقیبش را در موارد مختلف زده است. از جمله در مورد رابطه با آمریکا، در مورد استفاده از کلمه نفوذ، در مورد «تندروها» که «فشار آنها» از نظر او «مانند سر و صدای کلاغها» است. و همچنین در مورد انتخابات و خبرگان، که این البته مهمترین بخش رویاروییاش باخامنهای است. یعنی اصلیترین صحنه جنگ هژمونی در درون نظام.
رفسنجانی در اظهارات 22آذر تحت عنوان یادآوری وظایف خبرگان ارتجاع به موضوع تعیین «رهبری» در زمانی که «بنا شد رهبری عوض شود یا نباشد و کس دیگری بیاید» پرداخت و به قول خبرگزاری رویتر «این تابو را که بهطور علنی راجع به جانشینی در جمهوری اسلامی صحبت نمیشده شکست». این یک ضربه به خامنهای محسوب میشود اما ضربه اصلی در جملات دیگری از حرفهای رفسنجانی ظاهر شد آنجا که در پوشش تأیید «قدرت مطلق» بودن «رهبری» زیرآب خامنهای را زد و گفت: «همه کارهای کشور زیرنظر رهبری است و ما نباید از آنها غافل باشیم. رهبری قدرت مطلق کشور هستند، لذا ما باید لااقل نهادهایی را که زیرنظر رهبری هستند، و هر عیبی دارند، با رهبری مطرح و پیگیری کنیم».
یعنی باید بهطور مشخص سپاه پاسداران و بنیادهای بزرگ مالی را که تحت اختیار خامنهای هستند از طریق خبرگان کنترل کنیم و اجازه ندهیم او هرکاری میخواهد بکند و همه اموال و ثروتهای چپاول شده را خودش به تنهایی به جیب بزند و خرج تثبیت قدرت مطلقهاش نماید. رفسنجانی افزود: «این کار تا بهحال میشد، اما قوانینی را که خودمان گذراندیم، محدود است. در آینده خبرگان دیگری میآید که باید ببینیم چه کار میکند». یعنی میگوید در خبرگان کنترل ولیفقیه و نهادهای وابسته به او پیشبینی شده اما محدود و ناکافی بوده است حالا در خبرگان آینده ما قوانین بسیار جدیتری وضع خواهیم کرد. ملاحظه میکنید که وقتی ظواهر دجالگرانه جملات رفسنجانی را کنار بزنیم چه تیغ تیز و اساسی از زیر عبایش بیرون میزند. حالا باید منتظر واکنشها و پاتک خامنهای باشیم، البته «مقام عظمای ولایت» نباید خودش مستقیماً پاسخ رفسنجانی را بدهد و با او دهان به دهان شود زیرا بهمعنی پذیرش رسمی هماوردی رفسنجانی است. بنابراین تا فرصتی که خودش به بهانهیی به صحنه بیاید این جنگ را بهطور نیابتی به پیش میبرد معمولاً ارگانش یعنی کیهان و سایر روزنامههای باندش پاسخ خامنهای را ارائه میکنند اما این کافی نیست. در گام بعد امام جمعههای موقت و غیرموقت به صحنه میآیند و اگر موضوع بسیار مهم باشد سرمهرهاش یعنی سر دژخیم قضاییه را به صحنه میفرستد. به همین دلیل از آنجا که این حمله رفسنجانی بسیار سنگین و عمیق بود و خط و نشان کشیدن برای تغییراتی اساسی در جهت محدود کردن خامنهای به حساب میآمد روزنامههای باندش در روز پس از اظهارات نتوانستد جواب رفسنجانی را در اصلیترین بخش حمله بدهند و فقط به موضوع «کلاغ ها» پرداختند اما آخوند آملی لاریجانی كه در روز 23آذر به صحنه آمد بدون نام بردن، اظهارات رفسنجانی در مورد کنترل نهادهای وابسته به خامنهای را خواب و خیال توصیف کرد و گفت: «واقعیت این است که اینها یک آرزوهایی است که اینها دارند میکنند و ربطی به قانون اساسی ندارد. اینها یک توقعاتی است که خودشان دارند میخواهند توسعه بدهند یک اختیاراتی را و این نحوه فضا سازیهای نادرست و غیرمنطقی واقعاً توجیه ندارد». سرکرده قضاییه حوزه اختیارات خبرگان را در «تشخیص اینکه رهبری قدرت افتا دارد یا ندارد، آیا عادل هست یا نیست، آیا بینش سیاسی دارد یا ندارد» خلاصه کرد و به این ترتیب خواست راه را بر نیات رفسنجانی پس از غلبه احتمالی بر خبرگان ببندد.
این تیغکشی متقابل میان خامنهای و رفسنجانی نشان میدهد که چگونه جنگ هژمونی دارد به عمق میرود. روندی که تا زمان انتخابات رژیم در 7اسفند ادامه مییابد. در آن زمان باید دید که وقتی این جنگ به بلوغ خود میرسد رژیم را به چه ورطهای از ضعف و ناتوانی خواهد کشاند.
0 comments:
Post a Comment