Saturday 12 December 2015

ايران-شب یلدا، جشن امید به صبح




شب یلدا، جشن امید به صبح
یلدا از زمانهای بسیار کهن آمده است. اما همیشه پیام نو می‌دهد.
یلدا خود شبی است. اما همیشه از روز می‌گوید.
یلدا همیشه طولانی است. اما همیشه به پایان اشاره می‌کند، و بحث پایان را به ذهن می‌آورد.
یلدا، یک سنت ایرانی کهن، فرا رسیده. شب اول دی ماه، اولین شب زمستان، با اسمی که به زبان سریانی، به‌معنای میلاد، و تولد است.
و به روایتی زمان ولادت حضرت عیسی مسیح علیه‌السلام هم هست.
اما یلدای امسال  هم باز پر از نوید است.
نوید پایان یافتن شب ولایت‌فقیه در ایران. هم‌چنان که شب ستمگری دیکتاتورهای خاورمیانه با بهارهای انقلاب، به پایان رسیده و می‌رسد.
در ایران ما هم، نوید سرنگونی این شبی که پر از سایه‌های شوم بود از همه افقها به گوش می‌آید.
و ستاره‌هایی مجاهدت و آزادیخواهی، در دل این شب سیاه می‌فروزند.
و راستی تا چنین ستاره‌های روشنی در ایران هستند، تا خورشیدی مثل خورشید مقاومت ایران هست، که شب از او روشنی و گرما می‌گیرد، تا صبح تابانی برای فردای ایران هست که در افق منتظر دمیدن هست، هیچ‌وقت این شب حاکم نمی‌تواند کسی را مأیوس کند.
بله! شب یلدا، شب بیدار نشستن و شب زنده‌داری ست.
و مردم ایران هم همه بیدار و منتظرند. منتظر صبحی که در آستانة دمیدن است.
این سنت ایرانی است که در شب یلدا مردم ایران بیدار می‌مانند. تا نحسی را با جشن و شادی از خانه‌هایشان به در کنند.
در تیرگی یلدای ستم کنونی هم، همه بیدارند تا نحسی حاکمیت ولایت‌فقیه را به در کنند.
یلدا در شعر ایران هم همراه با نوید به پایان رسیدن ستم آمده. سعدی شیرازی شاعر بزرگ میهن ما سروده است:
«همه بر آن همه دردم امید درمان است
 که آخری بود آخر شبان یلدا را»
و در جای دیگر خطاب به صبح مشتاقان، از طولانی شدن شب یلدا گلایه کرده و گفته است:
برآ ای صبح مشتاقان اگر هنگام روز آمد
 که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
بله! یلدا از صبح می‌گوید. و امروز همه مردم ایران منتظر صبح روشنی هستند که نامش آزادی است. صبح روشنی که بعد از شب تیره ستم ولایت‌فقیه خواهد دمید. اما برای دمیدن این صبح، باید امید داشت. باید چهره یوسف آزادی را در ته چاه شب یلدا دید.
آری! چنان که خاقانی می‌گوید:
 همه شبهای غم آبستن روز طربند 
 یوسف روز به چاه شب یلدا بینیم. جشن شب یلدا مبارک!

0 comments:

Post a Comment