Sunday 27 March 2016

خامنه‌ای؛ اعتراف به بن‌بست و چشم‌انداز نظام در سال۹۵


هر روز که از سخنرانی ابتدای سال علی خامنه‌ای ولی‌فقیه ارتجاع در مشهد، می‌گذرد شاهد اوجگیری تلاطمی هستیم که همین سخنان در درون رژیم ایجاد کرده است. این تلاطم نمودی است از وضعیت تیره و چشم‌انداز تاریکی که خامنه‌ای در همین سخنان از نظام ولایت ترسیم کرد. حرفهای خامنه‌ای در واقع جمعبندی وضعیت نظام، پس از زهرخوران و عبور از نمایش پرتنش انتخابات بود. آینه‌یی که می‌توان در آن نهادینه شدن صفبندی درونی رژیم را در خبرگان ارتجاع دید. وضعیتی که روند شقه را در رأس نظام هرچه پرشتاب‌تر می‌کند و جنگ هژمونی را به‌سمت بلوغ آن پیش می‌راند.

در همین چند روز شاهد بوده‌ایم که از یک سو آخوندها و پاسداران تیغکش ولایت با زبانهای تیز به میدان آمدند تا با چماق کردن حرفهای علی خامنه‌ای و آنچه که او کوشیده بود علیه حسن روحانی و دولت او نسبتاً پوشیده بگذارد، عریان و بدون آرایه و پیرایه بیان کنند. مثلاً پاسدار رضایی، «دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام» با اشاره به در گل ماندگی دولت روحانی گفت: «اگر خودشان نمی‌توانند باید اجازه بدهند نیروهای انقلاب… فقر، بیکاری و تبعیض را از این کشور بیرون کنند» (خبرگزاری ایسنا ـ ۲فروردین ۹۵). یا پاسدار جزایری سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح رژیم با تصریح این که: «مخاطب اصلی اقتصاد مقاومتی دولت محترم است» برای آن خط‌ و نشان کشید که: «هر گونه کوتاهی و قصور در به‌کارگیری منویات رهبری در سخنرانی نوروزی و ضرورت ترسیم نقشه راه اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل به آن خسارت و خطایی نابخشودنی» است. (خبرگزاری سپاه پاسداران 3فروردین 95).

در نقطه مقابل، روحانی به سرعت به‌صحنه آمد تا رودرروی خامنه‌ای بگوید: «اقتصاد مقاومتی بدون تعامل سازنده با دنیا شدنی نیست» و محمد نهاوندیان، رئیس دفتر خود را هم فرستاد تا با تأکید بر این‌که «اقتصاد مقاومتی» به‌معنای «رقابتی شدن اقتصاد و بازار» و «استفاده از سرمایه خارجی» است، توپ را به زمین «مقام معظم رهبری» برگرداند. (خبرگزاری ایرنا ـ3فروردین 1394).

سؤال این است که چرا اظهارات خامنه‌ای در اولین روز سال چنین پیامدهایی را به‌دنبال دارد؟ 

ابتدا نگاهی کلی به حرفهای خامنه‌ای:
علی خامنه‌ای در سخنرانی خود، با درماندگی رقت‌انگیزی بر زخمهای عفونی نظامش انگشت گذاشت، جملات و واژه‌هایی که او در سخنرانیش به زبان آورد و برخی از آنها را چندین و چند بار تکرار کرد، بی‌نیاز از هر توصیفی، وحشت مرگبار او و بن‌بستی که خود و رژیمش در آن گرفتار آمده‌اند را، به نمایش می‌گذارد.

او 68بار از «آمریکا» نام برد؛ 41 بار به «دشمن» اشاره کرد؛ و دو سوم سخنرانی 85دقیقه‌ای خود را به آن اختصاص داد و در همین رابطه با تکرار 7بار کلمه «دو راهی» و با جملاتی از قبیل «قبول تحمیلها»، «خط قرمز را نتوانستیم حفظ کنیم»، «دشمن جلو می‌آید»، «خسارت محض»، «اگر عقب‌نشینی کردیم»، «تغییر سیرت جمهوری اسلامی» و… این تابلو سراسر درماندگی و وحشت را تکمیل کرد.

تأملی بر برخی عناصر این تابلو سراسر وحشت و اذعان به بن‌بست، می‌تواند اشراف بیشتری نسبت به وضعیت از هم پاشیده و داغان رژیم به دست دهد:
علی خامنه‌ای که در پیام نوروزی‌اش به‌طور سربسته از پیامدهای زهر اتمی به‌عنوان تلخی گریبانگیر رژیم شکوه کرده بود، در این سخنرانی، به‌طور کاملاً واضح به دوراهی ناگزیری که در برابر رژیم قرار گرفته اشاره کرد و گفت: «سیاستی که مورد نظر آنهاست این است که وانمود کنند ملت ایران بر سر یک دو راهی قرار دارد، چاره‌یی ندارد جز این‌که یکی از این دو راه را انتخاب کند. دو راهی عبارت است از این‌که یا باید با آمریکا کنار بیاییم، یا باید به‌طور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمل کنند. یکی از این دو را ملت ایران (بخوانید نظام ولایت) باید انتخاب کند».

در یک رویارویی لفظی آشکار با حسن روحانی که در پیام نوروزی خود از برجام به‌عنوان پیروزی و افتخار یاد کرده و گفته بود «برجام 2» در 7اسفند سال گذشته «کلیـد زده شده» … خامنه‌ای برجام را به‌عنوان مصداق خواست و نقشه دشمن مورد تخطئه قرار داد و گفت: «برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور، برجام 2 و 3 و 4 و الی غیرذلک بایستی به‌وجود بیاید، تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم، این منطقی است که سعی می‌کنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند».

ولی‌فقیه ارتجاع صراحتاً به زیر پا گذاشتن مرز سرخها در مذاکرات اتمی اعتراف کرد و بر خلاف همیشه، مسئولیت آن را هم با بیان این‌که «این توافق را ما تأیید کردیم» به عهده گرفت.

به‌گونه‌یی وحشت‌زده ابراز نگرانی کرد که ادامه «عقب‌نشینها» ممکن است به انهدام سپاه پاسداران و شورای نگهبان ارتجاع و نیروی تروریستی قدس و در نهایت به برباد رفتن کل نظام منجرشود.

هشدار داد که در چنین مسیری «کم‌کم کار را به این‌جا می‌رسانند که اینی که شما می‌گویید باید دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی، قوه قضاییه باید بر طبق احکام اسلام و شریعت اسلامی (بخوانید ولایت‌فقیه) باشد… اینها بر خلاف آزادی است» و اگر خواست آنها عملی شود، «این تغییر سیرت جمهوری اسلامی است».

خامنه‌ای در قبال این همه هشدار و ابراز نگرانی و ترسیم دو راهی خطرناکی که در مقابل نظام قرار داده‌اند، به‌عنوان راه برون‌رفت تنها به تکرار عبارت فرسوده و چند پهلوی «اقتصاد مقاومتی» اکتفا کرد. عبارتی که رفسنجانی و روحانی هم با آب و تاب همان را با تفسیری 180درجه متضاد تکرار می‌کنند. بر اساس سند پر از تناقضی که خامنه‌ای مدتها پیش تحت عنوان سند 24ماده‌یی اقتصاد مقاومتی ارائه کرده بود.

نتیجه این‌که اگر بخواهیم تصویری را که خامنه‌ای از وضعیت رژیم در سال95، در نخستین روز سال ارائه داد با توجه به پیامدهای همین چند روز پس از آن در یک جمله بازگو کنیم، چنین خواهد بود: تثبیت بن‌بستهای همه‌جانبه، تشدید جنگ در رأس نظام، تبدیل خبرگان به صحنه نزاع بر سر جانشینی و سرباز کردن جنبشهای اعتراضی و انفجاری در جامعه.

برگرفته از سايت مجاهد

0 comments:

Post a Comment